زخمي است دلم
دستانِ مرهمت را بر زخم هايم بگذار
دستانِ مرهمت را بر زخم هايم بگذار
نگاهت را به نگاهم بدوز
دلت را به دلم بسپار
دلت را به دلم بسپار
بگذار لحظه اي ديگر بپايم و آنگاه، بدرود
آخرين لحظه را
مي خواهم در نگاهِ تو باشم
و در دلِ درياييِ چشمانِ تو بميرم
مي خواهم در نگاهِ تو باشم
و در دلِ درياييِ چشمانِ تو بميرم
نگاهم كن، عشقِ من
نگاهم كن
نگاهم كن
No comments:
Post a Comment